نقطه نظرات

نقد و بررسی

نقطه نظرات

نقد و بررسی

پاسخ فائقی به یادداشت اعتماد ملی


پاسخ فائقی به یادداشت اعتماد ملی


در روزنامه مورخه پنجشنبه 26 مهرماه سال 1386 در شماره 487 در صفحه 19، مطلبی تحت عنوان <فشار در زمین، چانه‌زنی در رختکن> توسط سرکار خانم فهیمه خضرحیدری نگارش شده که انتظار دارم مطابق قانون مطبوعات جهت تنویر افکار عمومی، مطلب حقیر در همان صفحه و ستون درج گردد.

الف: قبل از هر چیز باید اعتراف کنم که باز مغز کوچک اینجانب در ارائه اتفاق 10 سال قبل دچار اشتباه شده و در ارائه زمان به ثمر رسیدن گل‌های بازی اشتباه کرده‌ام که از این بابت از همه عزیزان و مخاطبین رسما معذرت می‌خواهم. خدا را شکر که این توفیق توسط سرکار خانم حیدری نصیب من شد.

‌ ب: آقا امیرالمومنین آنجا که پایه‌های ایمان را تعریف می‌کنند، می‌فرمایند: <مومن برای رسیدن به کنه یک مطلب علمی می‌بایست غورالعلم باشد و غائض‌الفهم.>

حقیر برای اینکه مخاطبین بزرگوار و اهالی ورزش بیشتر در معرض سوءتفاهم قرار نگیرند ناچار شدم مطالبی را به استحضارشان برسانم وگرنه اعتقادی به پاسخ دادن ندارم، علی‌الخصوص در مورد یادداشتی که بیشتر هتاکی و تهمت و اتهام است. ‌

ج: به قول حکما امور یا حقیقی‌اند یا اعتباری و همه قوانین منجمله قانون مدیریت در زمره اعتباریات قرار دارند. می‌توان برای مدیریت امور حقیقی هم احکامی وضع کرد. مدیران می‌دانند که در بسیاری از موارد مشکلا‌ت و معضلا‌ت مدیریت به غیر از وضع احکام و قوانین نیازمند جابه‌جایی و تغییر تقدم و تاخر امور حقیقی‌ هستند که دانش سیستم‌ها در علم احتمالا‌ت تا توانسته برای آن چاره‌اندیشی نموده و عین مدیریت علمی است که برای احتمالا‌ت فکر شود و اندیشه و تدبیر برای جلوگیری از وقوع احتمال ناهنجار عین مدیریت علمی است و نه چانه‌زنی و نه کدخدامنشی. اتفاقا در همان صفحه 19 در تیتر خبرساز مطلبی از قول جناب دادرس در مورد تذکر اینجانب به داور عربستانی نقل شده که باز بیانگر تدبیر برای جلوگیری از وقوع یک ناهنجاری است. نه‌تنها حقیر بلکه هر مدیری وظیفه دارد برای پیشگیری از احتمال وقوع ناهنجاری چاره‌اندیشی نماید و اصول مدیریت در بحران به مدیر دیکته می‌کند که تمام توان خود را به کار گیرد حتی آبرو و این عین حرفه‌ای‌گری در مدیریت است. ‌

د: اگر فرهنگ را مجموعه‌ای از آیین‌ها و نمادها و ارزش‌ها بدانیم، الیت و قهرمانان نیز زیرمجموعه‌ای از این مجموعه هستند. در فرهنگ این مرز و بوم به دلیل ارزشی بودن آن ‌Fairplay که بازی منصفانه معنی می‌دهد به بازی جوانمردانه ارتقا پیدا می‌کند و دلیل آن وجود پوریای ولی‌ها و تختی‌ها در فرهنگ ورزشی این سرزمین می‌باشد. دقیقا پوریای ولی برای دل مادری که در فرهنگ ما مقام شامخ دارد، برد خود را نادیده می‌گیرد و شادروان تختی در تمام مدت کشتی ناحیه ضرب‌دیده حریف را نادیده می‌گیرد. آیا قهرمان معاصر حق ندارد پوریای ولی و یا شادروان تختی باشد؟ آیا بایستی در گذشته به دنبال این ارزش‌ها گشت؟ باز <مرده‌‌پرستی> را بایستی اعتبار بخشید؟ غرض این حقیر نگاه به ارزش‌هاست و اینکه قهرمانان ما به سادگی قهرمان نشده‌اند و اینکه بازی جوانمردانه که امروز رسم و عادت این جامعه است به دلیل ارزش بالا‌ی همین عزیزان است و نیز نگرانیم از اینکه خدای‌ناکرده این ارزش‌ها به فراموشی سپرده شوند، چراکه در بعضی موارد شاهد عدم رعایت حتی بازی منصفانه نیز هستیم...

هـ: گرچه می‌دانم خود عددی نیستم اما اگر آن یادداشت را نوشته بودم توصیه به حفظ حرمت‌ها بود. گرچه خود حرمتم پایمال شود حفظ منافع ملی را بر منافع شخصی ارجح می‌دانم، گرچه بر مذاق خوش نیاید و اعتقاد دارم سخن راست را باید زد.

گرچه شاعره‌نامدار <پروین> سروده که:

<پروین به کجروان سخن از راستی چه سود

کو آن‌که بشنود و نرنجد ز حرف راست>

ز: آرزو دارم خداوندگار عالم توفیق عنایت فرماید که در زمره <ختم‌ا... علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه> نباشیم و چشمان را بر زیبایی‌ها بگشاییم و زیبانگر باشیم و از بیان زیبایی انسان‌ها علی‌الخصوص قهرمانان نهراسیم.

و: تیز کردن دشنه نقد و فرود آوردن آن بر دل یک مدیر که خود اعتراف به عجز خود دارد هنر نیست. هنر آن است که حرمت قلم را پاس داریم و روزنامه را که کارش تعالی اندیشه و حفظ حریم آزادی است به تهمت و افترا و بهتان آلوده نکنیم که ارزش‌ها جاوید باشند و قهرمانان ماندگار.

سعید فائقی

اعتماد ملی:‌ اعتراف آقای فائقی به اشتباهی که کرده قابل تأمل است، اما برخلا‌ف ادعای ایشان، این فقط اشتباه در زمان گل‌های بازی پرسپولیس- استقلا‌ل نبوده است. وقتی دو گل از سه گل پرسپولیس در دقایق 71 و 86 زده شده، ادعای صحبت کردن با حمید درخشان و افشین پیروانی و توجیه آنها در فاصله دو نیمه بازی بی‌معنی است. مگر می‌شود یک نفر برود از مربی تیمی که فقط یک گل زده خواهش کند نیمه دوم 5 گل دیگر نزنند؟

آقای فائقی! اما به شما به خاطر سال‌ها مدیریتتان در ورزش احترام می‌گذاریم و دوست نداریم بیش از این ماجرا را ادامه دهیم چون پایانش روشن است.

برخلا‌ف آنچه شما نوشته‌اید ما آماده‌ایم <حرف‌راست> بشنویم و نرنجیم، اما متاسفیم که این بار حرف شما <درست> نبود. دوباره تکرار می‌کنیم در بازی سال 1376 پرسپولیس برخلا‌ف ادعای شما نیمه اول 3 بر صفر از استقلا‌ل جلو نبود. خلا‌صه داستان همین است. نه شما با درخشان و پیروانی حرف زده‌اید و نه آنها در آن بازی از منافع شخصی‌شان به خاطر آنچه شما منافع ملی خوانده‌اید، گذشته‌اند. پس دیگر مقایسه‌شان با پوریای ولی و تختی هم بی‌معنی است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد